میدونی. روزها تقصیری ندارند. مثلا میگویم امروز واقعا مزخرف بود. چرا؟ چون یارو که سواد زیادی نداره از اینترنت در مورد کارهای اینترنتی من نظر میده و تقریبا ریده مالی کرده به تمام حسهای من. بعدش هم این روند ادامه داره تا دقیقا همه چیز بد تموم بشه.
میدونی. گاهی روزها خیلی خسته کنندههستند. تنش با آدمها بالاخره باید یک جایی تموم بشه.
از کلاس درس تا کار و از آدمهایی که از دور بدون نام و نشون به کارت و خودت توهین میکنند
اگر رشتی بودم مطمنن میزاشتم به حساب حسادت. آخه اغلب دوستان رشتیای که دارم اینطور رفتار میکنند
کسی میاد و به تو که کمی موفق هستی یک ضربه روحی/فحشی میزنه
میگن یارو چش نداره منو ببینه
ولی اینجوریام نیست. در واقع من هنوز اونقدر کامل نیستم که محبت همه رو جلب کنم.
باید وبلاگ بنویسم و بیشتر خودم رو بشناسم.
میدونی. گاهی روزها خیلی خسته کنندههستند. تنش با آدمها بالاخره باید یک جایی تموم بشه.
از کلاس درس تا کار و از آدمهایی که از دور بدون نام و نشون به کارت و خودت توهین میکنند
اگر رشتی بودم مطمنن میزاشتم به حساب حسادت. آخه اغلب دوستان رشتیای که دارم اینطور رفتار میکنند
کسی میاد و به تو که کمی موفق هستی یک ضربه روحی/فحشی میزنه
میگن یارو چش نداره منو ببینه
ولی اینجوریام نیست. در واقع من هنوز اونقدر کامل نیستم که محبت همه رو جلب کنم.
باید وبلاگ بنویسم و بیشتر خودم رو بشناسم.
No comments:
Post a Comment