ناتالی پورتمن خونم اومده پایین!
زاپاسها هم حق دارند
Dec 22, 2008
Dec 21, 2008
چرا
"... من بر حسب اتفاق به متن فرانسوی یکی از الواح دوازدهگانه دست پیدا کردهبودم و با همه اشتیاق در پی تهیهی متن کامل حماسه بودم که ناگهان آقای داوود منشیزاده رهبر حزب فاشیستی سومکا Sumka ترجمهی واویلایی از آن منتشر کرد. من با حفظ حقوق او متن را به سبک و سیاق آن تک لوح فرانسوی بازنویسی کردم که در کتاب هفته (شماره 16) چاپ شد. بماند که بعد چه اتفاقی افتاد (تهدید به قتل و چیزهایی از این دست) ولی من هنوزهم آن متن بازنویسی شدهی قیاسی را بیشتر میپسندم. متاسفانه مشخصات مرجع آن را در اختیار ندارم." ص 17 گیلگمش.
چندین بار خواستهام این مردم را کندوکاو کنم، ولی دیدهام هنوز آنقدر نمیدانم. الان هم نمیدانم. برای شروع مثل این است که بگویم بیایید این مردم را بهتر بشناسیم. موضوع متن بالا برهانی است بر اینکه شاعر بزرگ که ترجمههای بسیاری هم دارد در این مورد خاص اصل متن فرانسوی را نداشته و متن فارسی کس دیگری را بازنویسی کردهاست. آیا این ترجمه مستقلی به حساب میآید یا یک ویراستاری است؟
در همان کتاب در پانوشت صفحه 15 هست:
"تنبلی میکنم و اطلاعات زیر را از کتاب ارجمند آقای دکتر حسن صفوی میآورم؛ پهلوان نامهی گیلگمش. نشر امیرکبیر، 1356"
اینجا هم لحن "تنبلی میکنم" حاوی منتگذاری عجیبی است. چرا این مردم متوهم هستند؟
چندین بار خواستهام این مردم را کندوکاو کنم، ولی دیدهام هنوز آنقدر نمیدانم. الان هم نمیدانم. برای شروع مثل این است که بگویم بیایید این مردم را بهتر بشناسیم. موضوع متن بالا برهانی است بر اینکه شاعر بزرگ که ترجمههای بسیاری هم دارد در این مورد خاص اصل متن فرانسوی را نداشته و متن فارسی کس دیگری را بازنویسی کردهاست. آیا این ترجمه مستقلی به حساب میآید یا یک ویراستاری است؟
در همان کتاب در پانوشت صفحه 15 هست:
"تنبلی میکنم و اطلاعات زیر را از کتاب ارجمند آقای دکتر حسن صفوی میآورم؛ پهلوان نامهی گیلگمش. نشر امیرکبیر، 1356"
اینجا هم لحن "تنبلی میکنم" حاوی منتگذاری عجیبی است. چرا این مردم متوهم هستند؟
Dec 14, 2008
بیست و سی یعنی چند؟
روزهاست که خبر بیست و سی شبکه دوم سیمان که باید راس ساعت هشت و سی دقیقه شب شروع بشود؛ میبینی شد بیست و سی و دو! بیست و سی و سه! کی به کیه؟ من بیست و سی و نه هم دیدم!
Labels: زرشک
Dec 10, 2008
یک شات از 88 Minutes
نسبت بعضی نقشها به بعضی آکتورها مثل نسبت در شدهاست به تخته!
و همچنین است نقش وکیل برای آل پاچینو و در این فیلم که نقش یک کاراگاه جنایی روانپزشک رو بر عهده داره.
در ۸۸ دقیقه آل پاچینو در جوانی دنبال قاتلی سریالی بوده که همون قاتل خواهر دکتر.Gramm رو کشته و الان در زندانه. دکتر از رنج خاطرات بد از نیویورک مهاجرت میکنه به سیاتل و سالها بعد دوباره با یک قاتل سریالی زنان روبرو شده که حکم اعدامش رو گرفته. ولی قاتل از درون زندان ترتیب قتل زنهای دیگهای رو میده و میخواد دکتر گرم رو مضنون نشون بده. قاتل نقشه هوشمندانهای داره ولی خیلی زشته که مرد قانون نتونه موفق بشه...
نکته عجیب ماجرا برای من، روغن داغ ماجرا بود که چه علتی داشت که همه زنان اطراف دکتر گرم عاشقش باشند؟
اغراق در دیجیتالیزه نشون دادن دفاتر کاری اینچنینی! حتی بدتر دیجیتالیزه نشون دادن منشیها و افراد پلیس (چیزی که عمرا به این کیفیت حداقل در مورد منشیها صادق باشه) باعث جالبتر شدن ماجرا و علاقمند شدن افراد 01-ای به تماشای ادامه فیلم هست.
Subscribe to:
Posts (Atom)