زاپاسها هم حق دارند

Dec 22, 2008

دهاتی

ناتالی پورتمن خونم اومده پایین!

Dec 21, 2008

چرا

"... من بر حسب اتفاق به متن فرانسوی یکی از الواح دوازده‌گانه دست پیدا کرده‌بودم و با همه اشتیاق در پی تهیه‌ی متن کامل حماسه بودم که ناگهان آقای داوود منشی‌زاده رهبر حزب فاشیستی سومکا Sumka ترجمه‌ی واویلایی از آن منتشر کرد. من با حفظ حقوق او متن را به سبک و سیاق آن تک لوح فرانسوی بازنویسی کردم که در کتاب هفته (شماره 16) چاپ شد. بماند که بعد چه اتفاقی افتاد (تهدید به قتل و چیزهایی از این دست) ولی من هنوزهم آن متن بازنویسی شده‌ی قیاسی را بیش‌تر می‌پسندم. متاسفانه مشخصات مرجع آن را در اختیار ندارم." ص 17 گیلگمش.

چندین بار خواسته‌ام این مردم را کندوکاو کنم، ولی دیده‌ام هنوز آنقدر نمیدانم. الان هم نمیدانم. برای شروع مثل این است که بگویم بیایید این مردم را بهتر بشناسیم. موضوع متن بالا برهانی است بر اینکه شاعر بزرگ که ترجمه‌های بسیاری هم دارد در این مورد خاص اصل متن فرانسوی را نداشته و متن فارسی کس دیگری را بازنویسی کرده‌است. آیا این ترجمه مستقلی به حساب می‌آید یا یک ویراستاری است؟

در همان کتاب در پانوشت صفحه 15 هست:
"تنبلی میکنم و اطلاعات زیر را از کتاب ارج‌مند آقای دکتر حسن صفوی می‌آورم؛ پهلوان نامه‌ی گیل‌گمش. نشر امیرکبیر، 1356"

اینجا هم لحن "تنبلی میکنم" حاوی منت‌گذاری عجیبی است. چرا این مردم متوهم هستند؟

Dec 14, 2008

بیست و سی یعنی چند؟

روزهاست که خبر بیست و سی شبکه دوم سیمان که باید راس ساعت هشت و سی دقیقه شب شروع بشود؛ میبینی شد بیست و سی و دو! بیست و سی و سه! کی به کیه؟ من بیست و سی و نه هم دیدم!

Dec 10, 2008

یک شات از 88 Minutes


نسبت بعضی نقشها به بعضی آکتورها مثل نسبت در شده‌است به تخته!
و همچنین است نقش وکیل برای آل پاچینو و در این فیلم که نقش یک کاراگاه جنایی روانپزشک رو بر عهده داره.
در ۸۸ دقیقه آل پاچینو در جوانی دنبال قاتلی سریالی بوده که همون قاتل خواهر دکتر.Gramm رو کشته و الان در زندانه. دکتر از رنج خاطرات بد از نیویورک مهاجرت میکنه به سیاتل و سالها بعد دوباره با یک قاتل سریالی زنان روبرو شده که حکم اعدامش رو گرفته. ولی قاتل از درون زندان ترتیب قتل زنهای دیگه‌ای رو میده و میخواد دکتر گرم رو مضنون نشون بده. قاتل نقشه هوشمندانه‌ای داره ولی خیلی زشته که مرد قانون نتونه موفق بشه...

نکته عجیب ماجرا برای من، روغن داغ ماجرا بود که چه علتی داشت که همه زنان اطراف دکتر گرم عاشقش باشند؟
اغراق در دیجیتالیزه نشون دادن دفاتر کاری اینچنینی! حتی بدتر دیجیتالیزه نشون دادن منشی‌ها و افراد پلیس (چیزی که عمرا به این کیفیت حداقل در مورد منشی‌ها صادق باشه) باعث جالبتر شدن ماجرا و علاقمند شدن افراد 01-ای به تماشای ادامه فیلم هست.

Nov 14, 2008

لحظات...

یکی از دلگیرترین لحظه‌ها برای من لحظه پایان برنامه رادیویی صبح جمعه با شماست.

درد بزرگی به روجم تحمیل میشه. نه اینکه چون این برنامه گاهی تکراری ولی خوب داره تموم میشه. نه.
به این خاطر که چنین پتانسیل بزرگی برای شاد بودن هست. ولی این جامعه رو در غم غرق میکنند.
بابا بسه. چرا مردم رو اونجوری که میخواهید نشون میدید؟ این ملت غمزده و مغموم نیست. ته دلش با چک برگشتیش هم میتونه جک بسازه!
چه چیزی تو غم هست که میخواهید تسری بدید؟ خمودگی؟ بی‌تحرکی؟ سکون؟ حماقت؟ چی؟

Nov 11, 2008

یک شات از Diana

واو. میدونی. اون فرق داره. خیلی فرق داره. نه به خاطر اینکه ایرانی‌الاصل است. نه! اون در کارش فرق داره. مشکلاتی که سی‌دی‌های اون میتونه برای نوجوان ایرانی درست بکنه خیلی بیشتره. اون مثل پورن‌استارهای دیگه زشت و عمل کرده و ناراضی و بدبخت نیست. روحیه‌ش خیلی شاده. نه به ایرانیها رفته نه به نروژیها. مرتب لبخند میزنه و انگار از کاری که میکنه خیلی هم خوشحاله. این اثرات بدی روی نوجوان ایرانی خواهد گذاشت.

From Zapas

--
انحرافاتی که همه‌ی این مدیا‌ها برای ملت ما به ارمغان آوردند از صدتا جنگ هشت ساله هم بدتر بوده و هنوز بزرگترهای ما متوجه‌ش نیستند. کلی بیماری روانی و آلودگیهای مختلف به نوجوان آینده‌ساز کشور آموزش داده میشه و چون منبع آموزش درستی وجود نداره اون فکر میکنه درست همینه که میبینه و چون همه ‌سی‌دی‌هایی که میبینه از همین دستند. پس واقعا باورش میشه که خوردن مایعات خروجی بدن دیگران خوبه!!! از این بدتر چیزی میشه به کسی یاد داد؟
یا کوچکترین تردیدی در روابط آنال براش نمیمونه. چون همیشه بدترین نوعش رو میبینه.
روابط بین همجنس‌ها هیچ بدی براش نمیمونه.
اینها اینفدر براش تکرار تکرار تکرار میشند که واقعا تبدیل به یقین میشوند و خودش هم اجرا خواهد کرد و به هر حیوانیتی تن خواهد داد. و این برای یک نفر و ده نفر نخواهد بود. برای هزاران هزار جوان خواهد بود.
آهای پدرها و مادرها. خودتان آموزشهای صحیح را به موقع به بچه‌هاتون بدهید. مهتران این ملک خوابند.
اگر نمیتوانید یک معلم دانشگاهی روشن بگیرید و برای چند تا نوجوان «در زمانی که لازم دارند» آموزش صحیح رو خودتون ترتیب بدهید. وقتشه اینو بفهمیم.

Oct 24, 2008

من عزادار نیستم ...

من از کشوری که توش عزای عمومی اینقدر عمومی است. متنفرم.

Oct 22, 2008

چگونه لهجه خود را عمل کنیم؟ صددرصد رایگان و عملی

رفتی و با رفتنت قلبم شکست / قلب من تنها شدی خدایی هست / توی آخرین نفس میخوام بگم / از تو و عشق خودم نمیگذرم...

این یک تکه از یک آهنگ از آقای علی اصحابی و آقای رضا اسفندیاری است. من واقعا نمیدانم کدامشان صاحب «لهجه» هستند ولی به هر حال اعتماد به نفس خوب است ولی اینکه آدم یکبار صدای خودش را گوش نکرده باشد زیاد خوب نیست!

من با افتخار ترک آذربایجان ایران هستم و از فرهنگ غنی شنیداری موجود در فرهنگ آذربایجان لذت میبرم. و فکر میکنم خودم بر لهجه فارسی‌ام غالب آمده‌ام و روشی که در طول سالها استفاده کرده‌ام خیلی ساده‌است و برای سلیس شدن لهجه ما در هر زبانی جواب میدهد:

1- با یک چیزی مانند گوشی موبایل خودتان یک متن ساده روزمره را میخوانید و ضبط میکنید.
2- کلمات مشکل‌دار و حروف لهجه‌دار را دوباره تلاش میکنید و اصلاح میکنید. دوباره ضبط میکنید و با صدای گویندگان اخبار یا کسی که لهجه‌اش را میپسندید مقایسه میکنید.
3- این کار رو برای کلمات جدید و عبارات پیچیده‌تر تمرین میکنید.
4- نا امید نمیشوید.

Oct 10, 2008

نیازمندیها

گاهی فولدر اسپم‌ها رو هم نگاه کنید. عین نیازمندیهای کیلویی همشهری میمونه! شاید هم برعکس.

Sep 13, 2008

حقایق

بازجو: آخرین باری که از ته دل خندیدی. امممم... شاهدی هم داری؟
متهم: نخیر قربان. شاهدی ندارم. من تازه دستشویی رو تنهایی میرفتم ...

Sep 11, 2008

انا الحق!

I`m Guy Kawasaki!

Sep 10, 2008

یک شات از Eastern Promises


پیمانهای شرقی: مافیای روسی در لندن دار و دسته‌ای دارند و پیرمرد (آرمین مولر) جذاب، آرام، دلنشین و متین در قالب یک سالن پذیرایی برای روسها مدیر آن است. از همان لحظه اول غیرقابل باور است که رئیس متجاوز به عنف مورد نظر باشد.
خانم قابله (نائومی واتز) (عجب کلمه عجیبی در انگلیسی است: Midwife) نسبت به سرنوشت دختربچه‌ای که از دختربچه‌ای دیگر به جا مانده حساس است. ظاهرا او خود بچه‌ای از دست داده و این تشدید کننده ماجرا است. قاتل عجیب ماجرا (اکرم) خواهر/برادرزاده عظیم آرایشگر است. پسر عقب افتاده‌ای که طرفدار آرسنال است ولی با تیغ گلو میبرد و روی قبر عشق مردم گلویش را میبرند.

احساسات کنترل شده، بازی سرد، حرکات نرم، چشمان تیز و نگاه گیرای ویگو مورتنسن آدم را یاد بازیگران قرن بیست هالیوود هفت‌تیرکش می‌اندازد. اسپاسیبا ویگو! ستاره‌ی روی فضای خالی قلبت لایق توست.

Sep 9, 2008

آهنگ چی؟

هرچی میخوای. (یعنی بیشتر چیزهایی که میخوای) اینجاهاست:
اینجا و اینجا.
-التماس دعا.

Aug 31, 2008

یک شات از ملنا


به این مناسبت که محله‌ی ما به تازگی صاحب یک «ملنا» شده‌است... یاد ملنا افتاده‌بودم که امروز نسخه DVD کاملترش رو دیدم.
آنچه که مردان ایرانی خواسته‌اند!! ملنا با سس اضافه.

بعید میدانم کارگردان (جوزپه تورناتوره) احساس خجالت نکند وقتی کل هدفش در نشان دادن ملناها در دید بیننده، گم میشود. او خواسته زرنگی بکند و با نشان دادن صحنه‌های چاشنی، جلب توجه بیشتری بکند اما. من فکر میکنم مردان در تماشای صحنه شکنجه ملنا توسط زنان دیگر و مراسم بریدن المانهای طلایی فاحشگی، دنبال لذت کثیف دیداری خودشان هستند. مردان ما در سی‌سال گذشته یاد گرفته‌اند که با چشمشان بخورند با کلمات عربی توجیه بکنند و ... نمیدانم. من هم از همین مردانم.
توجه شما را به دیدن دوباره ملنا و دیدن آنچه که باید دیده‌میشد دعوت میکنم. دو شات بالا تقدیم به همه مردانی که میدانند این راهی که ما میرویم به بهشت نمیرود.

Aug 29, 2008

ایرباس آ-سیصد و بیست

نزدیک صبح امروز خواب پیچیده‌ی عجیبی میدیدم. در حیاط خانه‌مان داشتم درس میخواندم که هواپیمای بزرگ ایرباس جدید a320 بزرگی را دیدم که در ارتفاع پائینی از بالای سرم گذشت و بعد از آن هواپیماهای خارجی دیگری که تا بیست یا بیست و پنج‌تا را شمردم. از طرف فرودگاه می‌آمدند و من این احساس را داشتم که برای اینها مشکلی پیش آمده و خواسته‌اند در فرودگاه ما فرود اضطراری بکنند ولی چون مقامات محلی در چنین مواقع ترسو و گیج هستند اجاره فرود نداده‌اند... در سکانسهای بعدی یک بوئینگ متوسط با شکم سقوط کرد و مثل سنگی که روی آب بجهد جهید و تکه تکه شد ولی آتش نگرفت. نفراتی ازش زنده درآمده بودند ولی تیراندازی میکردند.
سکانس بعدی هواپیماها جایی فرود آمده بودند و مسافرانشان برای دفاع از خودشان یا ترساندن مردم، تیراندازی میکردند و حرکت میکردند.
ساعت نزدیک نه صبح شده بود و بدن من تشخیص داد که باید بیدار بشوم. خواب رنگی و بسیار اکشنی بود که مدتها بود همچو خوابی ندیده بودم!

Aug 12, 2008

و اما بعد...

نسکافه حاضری سه در یک نستله با بیسکوئیت ساقه طلایی مینو، محشر میشه!

Jul 31, 2008

پنیر سفید پگاه

آقا این پنیر سفید پگاه باد معده را تقویت میکند... چرا؟

Jul 12, 2008

وسواسی

سئوال: زنه اینقده ... بود بوی وایتکس میداد!
الف) وسواسی ب) بهداشتی ج) حساس د) استاندارد

Jul 4, 2008

OMG

همه چیز جفنگ است! حتی خود جفنگ

Jun 26, 2008

اینه!

هی پسر بهانه واسه نوشتن کم نیست! مثلا نبودن بهانه واسه نوشتن خودش میتونه یک بهانه باشه که من باهاش این پست و نوشتم!

Jun 8, 2008

فقط یه دونه

چند وقت پیش و اینروزها صحبت از این بود که هر آدمی در هر کجای جهان با 6 رابطه یک آدم دیگه در یک جای دیگه دنیا میتونه مربوط بشه! بعدش هم در ویکی پدیا حرفش شد که هر مطلبی با 2 کلیک به یک مطلب دیگه مربوط میشه
حالا من تئوری ارائه میدم که هر زنی فقط با یک عمل جراحی پلاستیک به هر زن دیگه‌ای میتونه شبیه بشه!

--
برهان خلف راحتتر اثبات میشه. این هم راهنمایی.

Jun 4, 2008

سه تا نقطه

ضد حال در ضدحال میشه حال؟

--
طبق قانون منفی در منفی منظورمه استاد.

May 29, 2008

سگ!


دیروز تو محل کار یکی که باغ بزرگی بود. یک سگ عظیم دیدیم به چه عظمتی! تلاونگ سگه اندازه گوجه‌فرنگی بود (پاشو که باز کرد آبشار بزنه مشاهده نمودیم) بعد مردیکه خر میگفت واسه این نره غول یک و نیم میلیون تومان وجه رایج مملکت پول داده!


بهش میگم خره آخه این هم شد «باز» [علاقه] میگه چیکار کنم «سویم دای» [اینو میپسندم دیگه]...


جدی اندازه شیر بود. فقط یال نداشت.

May 24, 2008

تخنولوژی

خبرداری این موبایلهای زپرتی نبودن، روزهای تولدمون هم یادمون میرفت؟


حالا هی بگو تکنولوژی زندگی رو خراب کرده

May 10, 2008

بو از اسمل


بوی سیر ترشی که میزنه بهم، حالی به حالی میشم و نفس عماره رو نوکری میکنم و میخورم و بعدش که عمق درونم بوی سیر میده و از خودم حالم به هم میخوره، میگم گه میخوردی بهتر بوده خره!


حلا دستارو صابون زدی. دهنت رو مسواک زدی. عمق درون رو میخوای چیکار بکنی آخه! مردیکه

May 8, 2008

فریادهاش

...

کمـــــــــــــــــــــــــــک!


من هنوز نفس میکشم. یکی کمک کنه...



امضاء / خودکشنده ناموفق

May 2, 2008

کشکی یا نه؟

کشکی نیست.

در مقابل هیچ چیز جز نگاه خیره کم نمیارم.


ساعت چهار صبح یک میدن در آستانه اشرفیه و چشم-در-چشم ای که با شیطان شدم. اگر ابلیس هم نبود اون زنه. ولی موجود پلیدی بود. ترسیدم.

...

اگه مثل من هر صبح جمعه، رادیو سراسری، صبح جمعه ایرانی رو گوش کنی. حتما شصتت خبردار شده که خیلی وقته تولیدکنندگان جک در ایران مرده‌اند!

Apr 29, 2008

آتو

این بیچاره مهاجرانی دهنش رو که باز میکنه، هزار تا «بند» میشه بهش بند کرد.از بس که بند آب داده این برادر.


از جمله این آتویی که همایون خیری بزرگ ازش گرفته و انصافاٌ خوب جایی گرفته.


حاجی! میگم حاجی‌تون بازنشسته کرد خودشوها... شنفتی؟

Apr 24, 2008

اعلام موقعیت


دقیقا پنج شش روزی هست که خواب درستی ندارم. تو ماشین میخوابم و صبح تا شب هم سگدو میزنم. این شکلی شدم در واقع

Apr 16, 2008

خجالت آوری

حدس بزن تا حالا واسه اون عشق مسخره‌ش چندبار خودکشی کرده؟! ها؟ چند بار؟ ها؟ ها؟
- هیچ بار!
فکرشو بکن. مردیکه احمق یکبار هم واسه من خودکشی نکرده! حتی یکبار!
اون وقت میخواد من واسش چیکار بکنم آخــــــــــــــــــه خــــــــــــــــدا ! چرا هیشکی اینو نمیفهمه؟ چرا؟ چرا؟
----


من پر از چراهای دادوار هستم.
امضاء

Apr 15, 2008

گارد

کلمه «گارد» کلمه‌ی عجیبیه.
مثلا اینو:
آقا! من در برابر زنهایی که شبیه مونیکا بلوچی باشند مشکل دارم! اصلا یک جور گارد میگیرم براشون
البته فکر بد نکنی‌ها... گارد باز میگیرم!

Apr 4, 2008

تفکر پله اول حماقت

اینجاشو دیگه نخونده بودی آ
باور کن راست میگم. هر حماقتی هم با یک فکر اولیه شروع میشه

Apr 3, 2008

از اون طرف

آدمها شخصیت دارند، البته شخصیت‌ها هم «آدم » دارند

Mar 6, 2008

پادما لاکشمی زن سابق سلمان رشدی




اولین سوپر مدل مشهور هندی، مولف کتاب آشپزی، مجری برنامه آشپزی و هنرپیشه 38 ساله هندی، زن سلمان رشدی بوده و به فاصله کمی بعد از اینکه سلمان لقب شوالیه رو گرفت درخواست طلاق رو امضاء کردند. در ویکی پدیا. و سایت شخصیش

Mar 5, 2008

خریتها

داشتم به خریت‌هام فکر میکردم. یادم اومد که عاشق زن شوهردار نشدم. شدم؟

Feb 18, 2008

من کیستم؟

من آن قدرت درون طبیعت، من آن خشم فروخورده زمینم که برده بارانم
باران که میزند به پشت ابر سیاه تازیانه خشم رعدش را... آن سلحشور درون من زنده میشود و به تاراج منطق بادینان و بیدینان و غاصبان حکمت طبیعت دندانهای تیزش را به روز موعود حواله میدهد.
من برده بارانم. به همین صراحت که میبینی، من برده معجزه خیس طبیعت هستم. برده بارانم

Feb 14, 2008

Ms Vista

داشتم برای پسر خواهرم ویندوز ویستا نصب میکردم!
بعد خداییش جا نداشت بگم آشغال. نه آشغال نبود. زیبا و قشنگ بود.
فقط یک نموره وضعیت فرق فوکوله.
سیستم خواهرزادهه یک گیگ رم داشت. پنتیوم 4 فول کش 3 گیگاهرتز و هارد 250 گیگ
خب رو این هرچی هم قروقنبیل بیای میکشه دیگه!
راست میگه سیستم عامل باید روی یک سیستم معمولی مثل مال افه بیاد
پنتیوم 4 فول
رم 512
هارد 80
---
KDE4 میتونه خیلی بیشتر از ویستا قروقمبیل بیاد. اگر دنبال این چیزها باشین

Feb 12, 2008

یک شات از Damage




ژولیت بینوشه در آغاز راه هنرپیشگی و قبل از آنکه دستمزدهای 35میلیون دلاری بگیرد در فیلم Damage (خسارت) نقش زن عجیب آنا را بازی میکند، آنا زنی که به کارهای هنری و عتیقه مشغول است، با پدر دوست پسرش [که قرار ازدواج دارند] رابطه مخفیانه دارد، در اوایل فیلم چنین به نظر میرسد که این مرد سیاستمدار است که به پسرش خیانت میکند و اوست که در آتش غریبی میسوزد، ولی یک جایی این آنا است که پسر را در هتل قال میگذارد و در خیابان به پدر کام میدهد! و این آنا است که آپارتمان مجردی را اجاره میکند، گلهای قرمز میخرد، همان آپارتمان که پسرک از پله‌های بلندش، بعد از دیدن پدر و همسرش در هم، سقوط میکند و کشته میشود. (اینکه چه شد که پسر مشکوک شد؟ آدرس را از کجا آورد؟ و آیا مادر پسر ماست بود و هیچ نفهمید؟ را فیلم حوصله ندارد به ما بگوید.)
کارگردان (ماله) دوست دارد هر شات دوربین مثل یک عکس یادگاری باشد، آنقدر کش میدهد گاهی و آنقدر بیخود کاری میکند گاهی که حوصله‌ات سربرود. ولی یک چیزهایی باعث میشود تا آخرش صبر بکنی.
مساله‌ای غریبی که بعد از 15 سال از ساخته‌شدن فیلم (محصول 1992) برای من قابل هضم نیست، حدس میزدم باید یکی از مردها را کشت، ولی کدامیک مساله سختی بود... و آن زن عجیب که لباسهایش را پوشید و رفت...

تریلر فیلم: (لینک)


Feb 5, 2008

زمستان هشتاد و شش

در زمستان هشتاد و شش برف و سرمای شدیدی ایران را فراگرفت.
در این زمستان خاص، آقای زی و هم-دهاتی‌هایش گرفتار قطعی گاز و سرمای شدیدی شدند که در چند دهه گذشته بی‌سابقه بود. ولکن این مردمان سرمادیده بودند و کارشان را تا حدودی بلد بودند. تلفات جانی زیاد نبود ولی کشاورزانی بدبخت و تولیدکنندگان ورشکست شدند که الحمدلله مال بود و جان نبود.
و اما آقای زی مفتخر بود که دیروز و پریروز یک نظر به گیلان و مازندران بیاندازد. و مشاهدات ایشان در سطور زیر به حضور جنابعالی تقدیم میشود:

آقای زی: طبیعت شمال به فــــــــــــــــا... رفت!

Feb 1, 2008

تبدیل فایل FLV یوتوب به فایل صوتی MP3 در اوبونتو

نرم افزار FfMpeg که از خطر فرمان یا همان ترمینال اوبونتو اجرا میشود قابلیتهای تبدیلی بسیار زیادی دارد. ولی یکی از ساده‌ترین تبدیلها تبدیل فیلم فلش (مثلا فایلهای یوتوب یا گوگل ویدئو یا ...) به فایل صوتی Mp3 درواقع تبدیل که نه. بلکه استخراج صوت از فیلم. در خط فرمان تایپ بفرمائید

ffmpeg -i name_of_movie.flv name_of_sound.mp3


همین. فایل ام پی تری شما حاضر خواهدبود. علتش هم اینه که فرمت صوت در فایلهای فلش ام پی تری است و ما فقط تصویر رو حذف میکنیم و صوت رو نگه میداریم.

Jan 29, 2008

افزونه ادیت منوی راست کلیک در فایرفاکس

در فایرفاکس (چه بهتر از IE7 باشد چه نباشد.) مزیت افزونه‌ها (اکستنشن) خیلی کارا و جالب است. مثلا در روزهای اخیر من با نصب چندین افزونه مختلف این مشکل رو داشتم که منوی راست-کلیک خیلی شلوغ شده‌بود. چنان شلوغ که در رزولیشن مونیتورم جا نمیشد! و اصولا دهان مبارک صاف میشد تا گزینه مورد نظر رو پیدا بکنم.

لذا سرچ کردیم! و این افزونه جالب Menu Editor رو پیدا کردیم که تمام منوهای فایرفاکس را میتواند ادیت بکند. و حتی میتواند منوی راست-کلیک را از بیخ قطع بکند.

شهرها

از دور که به شهرها نگاه میکنم، مانند فاحشه‌های بزرگی هستند که لم داده‌اند و دستشان را زیر چانه زده‌اند و لباسهای آنچنانی و پولک دار و زردار و کوتاه و ولنگ و باز سیاه رنگ را هم بکشین رو تنشون. آره دیگه ملت از چهار پنج طرف وارد و خارج میشوند...


کلاه شهردار رو بزارین بالاتر.

Jan 27, 2008

یک شات از match point








چه کسی بود صدا زد وودی آلن؟
وودی آلن مغز این انسان عجیب تا کجاها میتواند برود؟ من همیشه با دیدن چهره وودی آلن این حس بهم دست داده است که او یک کمدین موفق است! در حالی که «آخرین امتیاز» match point نه تنها یک کمدی نیست که یک واقعیت تمام عیار است.
آیا مردی وجود دارد که حداقل در نهان گاه خودش در عمیق ترین اعماق ذهنش علاوه بر همسر یا به هر اسم دیگر، زن زندگیش را کنار نزند و به زن دیگری فکر نکند؟ حتی برای یک ثانیه؟ حتی برای یک فکر کوتاه؟ حتی برای تجسم یک make love خیالی... حتی با فکر کردن به محسنات جنسی طرف؟
شاید بگویید «کافر همه را به کیش خود پندارد» باشه حق با شماست من این فکر، این عمل، این گناه، یا هرچه بوده را تجربه کرده‌ ام و برای همین فکر میکنم دیگران هم باید تجربه کرده باشند، مهم برای من این است که آیا خیانت بد است؟ البته من الان فکر میکنم بد است. کاری به لفظ گناه ندارم. به نظرم زندگی انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و جلوی موفقیتهایی را که طبیعت برایش تدارک دیده را میگیرد. نباید مانع موفقیت زندگی کسی بشوی، تا طبیعت مانع تو نشود. ولی گاهی انسان خودش شیطان میشود و آتش میزند به هرچه دارد.

جامعه مردسالار ایرانی ولی همیشه یاد گرفته است که چیزی را که گناه مینامد به گردن : شیطان و زن بیاندازد. ولی عکس دوم خیلی خوب نشان میدهد که شیطان کیست و گناه را چه کسی شروع میکند؟

Jan 26, 2008

یک شات از سقوط شاهین سیاه






Black Hawk Down

Only the dead have seen the end of war , Plato

Jan 25, 2008

یک شات از بیلی بت-گیت



Billy BathGate
فرض کنیم داستین هافمن، بوریس ویلیس و نیکول کیدمن در سالهای نه چندان نزدیک با هم در یک فیلم بازی بکنند. آن فیلم
چگونه میتواند باشد؟
شخص اول فیلم (که اسم Loren Dean زیر سایه بقیه است) جوان فقیری است که آینده‌اش را در گنگستری میبیند و با جلب توجه رئیس (داستین هافمن) وارد دار ودسته‌ی گنگستری او میشود. بیلی جوان انواع قتلها را میبیند و آخر سر هم میس پرستون را میبیند که با اینکه شوهر پولداری دارد، با مردان مختلفی رابطه جنسی دارد و روزها و هفته‌ها به خانه برنمیگردد و یک شب هم بیلی را میهمان میکند. زن عجیب قصه البته زن متفاوتی است و بیلی به یکی از عاشقان زن در لحظه مرگ، بروس ویلیس در نقش Bo قول میدهد که مواظب زن باشد. در این عکس چند ثانیه قبل از آن است که پرستون از جایی که نشسته و کنار یک آبشار است به آبگیر آبشار به ارتفاع حدود ده متر شیرجه بزند و...

کدام اصلاح؟ کدام طلب؟ کدام صلاحیت؟

جمیله کدیور (شباهت عجیبی بین این خانم کدیور و هیلاری کلینتون آمریکا میتوان پیدا کرد.) مینویسد:
من هم رد شدم؛ به استناد بند 1 و 3 ماده 28 قانون انتخابات؛ به دلیل عدم التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی و قانون اساسی و اصل مترقی ولایت فقیه. در خبرهای پشت پرده بود که دستور است که همه متحصنین مجلس ششم باید رد صلاحیت شوند.
از طرف دیگر از چهره‌های پرسروصدای اصلاح طلبان اکبر اعلمی (نماینده تبریز) و دکتر نورالدین پیرموذن (نماینده اردبیل) هم بنا به همین بندهای یک و سه ماه 28 قانون انتخابات رد صلاحیت شده‌اند.

و دو پیش‌بینی وجود دارد.
اولی به نظر من یک نمایشنامه تکراری هرباره است. سیستم به رای بیشتر نیاز دارد و همواره با این سروصدا راه انداختن و رای اعتماد دادن در مراحل اعتراضی، (مانند صلاحیت دکتر معین برای رئیس جمهوری) باعث حساس شدن کسانی میشود که ذره‌ای به اصلاح-طلبان (چه کسی این لقب مسخره را اختراع کرد؟) امید دارند و آنها را به پای صندوق رای میکشاند. و انتخابات پرشور میشود و فلان درصد مردم با شرکت در انتخابات مشت محکمی به دهان استکبار جهانی میزنند و ثابت میکنند که به جمهوری اسلامی وفادارند.
دومی هم که خیلی ساده‌انگارانه فکر میکند اصلاح طلبان حذف شدند! کدام اصلاح؟ کدام طلب؟ کدام صلاحیت؟ کدام حذف؟

Jan 24, 2008

دلخوشکنک

اصلاح طلب عزیز! بهت صلاحیت ندادند؟!


خب. به تــــــــــــــــــــــــــــ...مم!

کاترینا زتا جونز یا شهره آغداشلو؟


میدانید که آقای زی، اهل بخیه است و درد کشیده و چشم دریده و دنیا دیده و صد البته که جراحی پلاستیک هم!


ولی به هر سو این خانم محترمه هموطنه شهره آغداشلو (همشیره همسر مسبوق! [تشکر از تذکر کامنتی] استاد بته جقه‌ی عزیز، قبله نقش و قلم، آیدین آغداشلو) که خلط در صدایش و زنگ در گلویش در خانه‌ای از شن و مه تصویری متفاوت از یک زن ایرانی‌الاصل نشان میخواست بدهد. این روزها پا به پای دیگر هنرپیشگان هالیوودی مشتری جراحان پلاستیک است و کم نمی‌آورد.


از جدیدترین احساسات آقای زی، این است که الگوی خانم آغداشلو در هنرپیشه‌گی سرکار خانم کاترینا زتا جونز میباشد ولاغیر! که جالب اینجاست که سرکار کاترینا خانوم هم روز به روز عین قالی کرمون آپگرید میشود!


ایشان (شهره خانم آغداشلو) علاوه بر راه رفتن و حرف زدن و نگاه کردن، روز به روز از لحاظ چهره نیز به آن خانم (کاترینا بانو زتا جونر) متشابه میشود.


هرچند که رگ ایرانی کمی میجنبد ولی حقیقت را از واقعیت چه باک؟