زاپاسها هم حق دارند

Feb 12, 2010

رضایت به درمان با خفن ترین شکل ممکن




یک رفیقی دارم که دانشجوی باغبانی است و قبلتر از آن علاقمند به داروهای گیاهی. دیروز از طب سنتی شکسته‌بندی حرف میزدیم با بچه‌ها. و اینکه یک اوستادی در این بلاد ما بود که خدابیامرز معروف بود به حرکات ژانگولر کردن با بیمار و جا انداختن پای در رفته به روش دولنگه‌پا و  از روشها و کارکردهای آن مرحوم و تجربه‌های دوستان و آشنایان و این حرفها میگفتیم. و اینکه گاهی ارتوپدها جلوی اینها لنگ می‌اندازند و البته در بسیاری موارد درمانهای ایشان نابجا و خطرناک است. حالا کار به این نداریم.
این دوست ما روشی از این مداواها را گفت که من تا به حال نشنیده بودم و برایم بسیار عجیب آمد! که ببین درد با آدم چه کار میکند که راضی به چه کارها بشود!!
خدای نکرده اگر شخصی محکم با باسن به زمین بخورد در لگن و انتهای مهره‌های کمر استخوانهای کوچکی وجود دارند به نام دنبالچه که جابجا شده و به عصبها فشار وارد کرده و تولید درد شدید میکنند.  چنان دردی که قابل تصور نیست.
در سیستم شکسته‌بندی سنتی دو راه حل برای این مشکل وجود دارد! اولی اینکه شیشه نوشابه به مخرج فرد بیچاره داخل نموده استخوانهای مزبور را پیدا کرده و در جای صحیح خود باز میگردانند! در روش دومی هم به جای شیشه نوشابه از تخم مرغ پخته شده استفاده میکنند. تصور هر دو روش و اینکه یک مرد حاجی آقای گنده را بخوابانند و طبیب گرامی طبابت بکند! عرق شرم روی پیشانی آدم می‌نشاند!

در روشهای درمانی جدید سعی میکنند با ورزش و نرمش این استخوان را سرعقل بیاورند اگر نشد البته عمل جراحی میکنند!

در زبان ترکی ما به این بیماری قوموج شدن میگویند. که مشمول استخوان دنبالچه هم میشود. (تصویر از همشهری)

No comments:

Post a Comment