زاپاسها هم حق دارند

Feb 9, 2009

اینترنت و ارزشی‌ها

در دسته بندی سایتهای لینکی و خبررسان، در واقع نسل مردمی خبرگزاریهای اینترنتی میتونم بگم:

الف) دسته اول: بالاترین، دنباله، مهندس و ... از یک جنس کاملا متفاوت با دسته دوم: هفتان، اویاکس، صبحانه، قطار هستند.
(دسته اول با الگوگیری از digg.com درست شده‌اند ولی سری دوم بر پایه سبکی قدیمی درست شده‌اند که در آن لینکها حاوی وزن نیستند و همه به یکسان در سایت ته‌نشین میشوند. درست مثل تعداد واحد در دانشگاه مثلا درس ادبیات 3 واحد وزن دارد ولی تربیت‌بدنی 1 واحد. در دبستان همه دروس یک وزن دارند.)

ب) دسته سوم یک سری سایت دیگر مانند دودردو، بازنگار و... کلا جریان دیگری است. اینها هیچ کاربری ندارند. بلکه به جای کاربر «وبلاگ» دارند. هرچی آن وبلاگها منتشر بکنند در این سایتها هم منتشر میشود. به این جور سایتها میگند feed site مطالب در این سایتها وزن ندارند. و کاربری هم وجود ندارد که به مطالب وزن بدهد.

پس نحوه ارزش دهی در این سه دسته سایت کاملا متفاوت است. هر سه دسته سلیقه‌ای هستند ولی این سلیقه در مناطق مختلفی اعمال میشود.
 در دسته اول این کاربران شناخته و ناشناخته هستند که به لینکها ارزش میدهند. (وزن‌دهی در آخرین مرحله و پس از نمایش لینک صورت میگیرد) این روش فعلا نزدیک‌ترین روش به حکومت اکثریت است. (دموکراسی) ولی از آنجا که اکثریت در اینجا یعنی کاربران آن سایت. خود این اکثریت میتواند از یک سلیقه فکری یکسان باشد. و کل جامعه ایرانی را نمایندگی نمیکند.

در دسته دوم ارزش یک لینک توسط کاربر تعیین میشود. در مرحله انتشار لینک وزن داده میشود و بعد از آن فقط توسط مدیر سایت میسر است که میتواند لینک را حذف کند. کاربران دیگر نقشی ندارند. این دسته هم به دموکراسی نزدیک است. ولی خیلی ناقص‌تر از دسته اول.

در دسته سوم این مدیران سایت هستند که وزن میدهند آنهم نه به یک مطلب که به یک وبلاگ. یعنی وقتی وبلاگی را به سایتشان اضافه میکنند در واقع به آن اعتماد میکنند و آن را با سلیقه‌ی مورد نظرشان تطبیق میدهند. و از آن پس تمام مطالب آن وبلاگ منتشر میشود. این سایتها وزن دهی را قبل از انتشار اعمال میکنند. و حین انتشار و بعد از انتشار کنترلی وجود ندارد.
از نظر دموکراسی بودن این دسته کاملا دیکتاتوری است. چون یکی دو نفر هستند که به وبلاگها وزن میدهند. اینجا این مساله پیش میاید که آیا این دیکتاتورها خودشان دیکتاتور خوبی هستند یا نیستند؟ آیا میتوانند بی‌طرفی را رعایت بکنند یا نه؟
تجربه چندین قرن تمدن بشری تا حالا داوری که همه ازش راضی باشند با نشان نداده!

حالا برادران ارزشی امیدوارم متوجه فرق این سایتها بشوند و وقتی مطالب مقایسه‌ای مینویسند حواسشان باشد که صبحانه با بالاترین فرق دارد.

- این آقایان (منظورم نه یک وبلاگ خاص که اغلب این طرز فکر است) این سوال برایشان مطرح است که چرا در هیچ دسته از این سه دسته جامعه کابری جا نمیگیرند؟ یا اگر مقطعی جا بگیرند نمیتوانند در درازمدت دوام بیاورند.
و به جای اینکه دنبال مشکل بگردند این سایتها را محکوم میکنند. و حال آنکه ایراد از آینه نیست. از بن‌مایه فکری خود اینهاست.

- من راهنمایی به ذهنم میرسد که میگم:
یک) برادران ارزشی، منطق پایه اینترنت است. هرکسی منطقی و رو به رشد فکر بکند ارزش میگیرد. هرکسی جبری فکر کند از دور بیرون میرود. در اینترنت این رسم بازی است.

دو) هر کسی با شما نیست بر شما هم نیست. اینترنت بزرگترین چیزی است که تا به حال ساخته شده‌است. هر کسی میتواند جایی برای خود داشته باشد بدون اینکه به دیگران مزاحمت ایجاد بکند. این با ذهنیت شما همخوانی ندارد. در اینترنت لازم نیست همه یک جور دین داشته باشند یا یک جور فکر بکنند. شما هم نمیتوانید دیگران را مجبور کنید تا از سایتهای شما استقبال بکند. جبری در کار نیست. شما فقط میتوانید تبلیغ کنید و امیدوار باشید. وقتی موفق میشوید که سلیقه کاربران را به دست بیاورید.

سه) شفافیت در اینترنت شرط اول است. شما نمیتوانید تئوری را پاکیزه بنویسید و در عمل زشت عمل کنید. شما نمیتوانید در اینترنت دورو باشید. شما نمیتوانید بگویید سایت ما مروج صلح و آرامش است و در عمل به کاربران ویروس بفرستید! اینجا شفافیت و صداقت شرط اول است. این هم با وضعیت فعلی شما همخوانی ندارد.

چهار) اینترنت تا وقتی که در ذهنیت شما جا نشود شما نمیتوانید ازش لذت ببرید. وقتی هم که بتوانید دنیای اینترنت را درک کنید آنوقت دیگر با ارزشی بودن نخواهید توانست کنار بیایید.

این برداشت من از وضعیت موجود است. و امیدوارم کمک کوچکی به روشن شدن مشکل بکند.

No comments:

Post a Comment